همسر عزیز و مهربانمهمسر عزیز و مهربانم، تا این لحظه: 38 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
آناد خانوم یعنی خودمآناد خانوم یعنی خودم، تا این لحظه: 36 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
اون عصرِ پاییزی قشنگاون عصرِ پاییزی قشنگ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
میوه ی بهشتیِ خونه ی مامیوه ی بهشتیِ خونه ی ما، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

سلام روزهای آینده

بهمن 97 برام خیلی بد بود،بعد از اون چند ماهی طول کشید که خودم رو جمع و جور کنم، ولی امیدوارم که بتونم اون خاطررو با یه خاطره ی خوب جایگزین کنم

آذرماه طلایی

بازم به 18 ماه رسیدیم و فردام که تا شنبه  تعطیله  و این ماهه صفر هم به پایان میرسه از اوله سال انتظاره این آذر ماه رو میکشیدم که این همه تعطیلی داره توش ش اسمش رو گذاشته بودم آذره طلایی همیشه یه حسی بهم میگه که نی نی هم تو آذر توی یه شبه برفی به دنیا میاد  نمیدونم چرا با وجوده اینکه خودم تابستونیم و همسری هم که بهاریه!! بعده این همه مدت که تصمیم داشتیم جایی بریم و نمیشد اینبار قرار شده که بریم شمال و یه شب هم بمونیم واقعا به یه تغییر و جابجایی نیاز دارم هم خودم و هم همسری  فردا صبحه زود را میفتیم و شب رو هم میمونیم و جمعه هم برمیگردیم  یه جوری میایم که شب خونه باشی...
18 آذر 1394
1